سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخن گویید تا شناخته شوید که آدمى زیر زبانش نهان است . [نهج البلاغه]

صحرا

اینم یک تکانه برای وب نویسان خسته

..............................................

..............................................

باز هم خواب ریاضی دیده ام ....یک بغل برد و قلمرو چیده ام

دست و بال بازه ها را بسته ام....از کمند منحنی ها رسته ام

گوش هر(آ)  و(ب) را می جوم....شیب خطها را به شوقی می دوم

گاه خطها را موازی می کنم....با توانها نقطه بازی می کنم

گاه در زندان قدر و مطلقم....گه اسیر زلف حد و مشتقم  

لشکری تمرین دارم در میان....تیغی از فرمول اندر کنار

*************                    

ناگهان دیدم توابع مرده اند....پاره خطها نقطه ها پژمرده اند

کاروان جذرها کوچیده ....استخوان کسرها پوسیده اند

بحث انالیز و انتگرال نیست....صحبت از تبدیل و رادیکال نیست

مجمع مجموعه ها افسرده است ....نقطه عطف ریاضی مرده است

آری آری خواب افسون می کند ....عقده ها از سینه بیرون می کند

مردم از این بازی داد و داد.....روزهای بی ریاضی یاد باد.

حکایت

آورده اند درویشی شب نخسبید و تا صبح به عبادت مشغول بود که ربش بر او

اندکی روزی فرستد ولی خبری نشد .صبح گاهان سر از سجاده برداشت مسکینی

دید که از او طلب رزقی نمود .فریاد زد ای مسکین تو دیشبت چه سان گدایی کردی ؟

عرض کرد24000 تومان و اندی به همراه چند تکه لباس و اندکی هم جیب زده ام ،

درویش را سکته ای خفیف عارض گردید بساط درویشی برچید و به شاگردی مسکین

بسنده کرد.

تا درب گدایی خلق باز است ...ایرانی زکار بی نیاز است

پس برادر نکه فکر کنی با کار کردن به جایی می رسی

برو کار می کن مگو کار نیست




رضا ::: چهارشنبه 87/5/2::: ساعت 7:11 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2


بازدید دیروز: 6


کل بازدید :10104
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<